چرا دولتمردان با ریزگردها سلفی نمیگیرند؟
در حالی که در روزهای اخیر مردم استانهای نوار مرزی غرب و جنوب غربی کشور از جمله ایلام، نای نفس کشیدن ندارند و شب و روز در مسیر هجوم ریزگردهای عراقی قرار دارند اما سکوتی معنادار و تأمل برانگیز بر مسئولین اجرایی و نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی حاکم است.
علی حیدربیگی*
بزرگی گفته است که سكوت سرشار از سخنان ناگفتههاست، از حركات کرده و ناكرده و شگفتيهای بر زبان نيامده، در اين سكوت حقيقت ما نهفته است، حقيقت تو و من.
در حالی که در روزهای اخیر مردم استانهای نوار مرزی غرب و جنوب غربی کشور از جمله ایلام، نای نفس کشیدن ندارند و شب و روز در مسیر هجوم ریزگردهای عراقی قرار دارند اما سکوتی معنادار و تأمل برانگیز بر مسئولین اجرایی و نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی حاکم است.
مسئولینی که از کوچکترین فرصتی برای حضور در رسانهها چشمپوشی نمیکنند و رقابتی وصف ناشدنی دارند تا هر دستاورد کوچک و بزرگی را به نام خود کنند اما در برابر معضلی که سلامت، معیشت و کار روزمره مردم را به شدت مختل کرده است سکوت محض پیشه کردهاند و نهایت اقدام آنها تعطیلی و تأخیر در فعالیت مدارس و ادارات است.
البته این سکوت، سرشار از راز و رمزهای مگو است و پیامهای یأسآوری را به شهروندان مخابره میکند.
نخستین معنایی که از این سکوت به شهروندان منتقل میشود این است که حل معضل ریزگردها کاری بزرگ است و به اصطلاح «گاو نر میخواهد و مرد کهن» و صد البته از عهده نازک طبعان و ناپختگان بر نمیآید بنابراین ترجیح میدهند چشم خودشان را بر بزرگترین واقعیت امروز این مناطق که نه تنها نفسها را بند آورده است بلکه چنان بزرگ و عظیم است که چهره خورشید عالمتاب را در نقاب کرده و تیره و تار نموده، ببندند و خود را به ندیدن بزنند.
در حالی که رسیدگی به این معضل از نان شب هم واجبتر است اما دولت و مجلس کنونی راه حلی برای آن ندارند و اگر هم راه حلی را سراغ دارند میدانند که از عهده آن بر نمیآیند وگرنه شعاریتر و نمایشیتر از آن هستند که از کنار این معضل عظیم و بزرگ، بدون سردادن شعار و گرفتن عکس و انتشار آن بگذرند و بدون شک میدانند از این نمد برای آنان کلاهی بافته نمیشود و الا سکوت را پیشه نمیکردند.
بله، حل معضل ریزگردها نیازمند عزم جهانی و دیپلماسی فعال و مقتدر است، چیزی که سالهاست خبری از آن نداریم.
پیام دیگر این سکوت سنگین و بهتآور به جامعه این است که شهروندان راهی جز سوختن و ساختن و کنار آمدن با این بلای خانمانسوز ندارند و به اصطلاح مردم باید بسوزند و بسازند.
*خبرنگار
بزرگی گفته است که سكوت سرشار از سخنان ناگفتههاست، از حركات کرده و ناكرده و شگفتيهای بر زبان نيامده، در اين سكوت حقيقت ما نهفته است، حقيقت تو و من.
در حالی که در روزهای اخیر مردم استانهای نوار مرزی غرب و جنوب غربی کشور از جمله ایلام، نای نفس کشیدن ندارند و شب و روز در مسیر هجوم ریزگردهای عراقی قرار دارند اما سکوتی معنادار و تأمل برانگیز بر مسئولین اجرایی و نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی حاکم است.
مسئولینی که از کوچکترین فرصتی برای حضور در رسانهها چشمپوشی نمیکنند و رقابتی وصف ناشدنی دارند تا هر دستاورد کوچک و بزرگی را به نام خود کنند اما در برابر معضلی که سلامت، معیشت و کار روزمره مردم را به شدت مختل کرده است سکوت محض پیشه کردهاند و نهایت اقدام آنها تعطیلی و تأخیر در فعالیت مدارس و ادارات است.
البته این سکوت، سرشار از راز و رمزهای مگو است و پیامهای یأسآوری را به شهروندان مخابره میکند.
نخستین معنایی که از این سکوت به شهروندان منتقل میشود این است که حل معضل ریزگردها کاری بزرگ است و به اصطلاح «گاو نر میخواهد و مرد کهن» و صد البته از عهده نازک طبعان و ناپختگان بر نمیآید بنابراین ترجیح میدهند چشم خودشان را بر بزرگترین واقعیت امروز این مناطق که نه تنها نفسها را بند آورده است بلکه چنان بزرگ و عظیم است که چهره خورشید عالمتاب را در نقاب کرده و تیره و تار نموده، ببندند و خود را به ندیدن بزنند.
در حالی که رسیدگی به این معضل از نان شب هم واجبتر است اما دولت و مجلس کنونی راه حلی برای آن ندارند و اگر هم راه حلی را سراغ دارند میدانند که از عهده آن بر نمیآیند وگرنه شعاریتر و نمایشیتر از آن هستند که از کنار این معضل عظیم و بزرگ، بدون سردادن شعار و گرفتن عکس و انتشار آن بگذرند و بدون شک میدانند از این نمد برای آنان کلاهی بافته نمیشود و الا سکوت را پیشه نمیکردند.
بله، حل معضل ریزگردها نیازمند عزم جهانی و دیپلماسی فعال و مقتدر است، چیزی که سالهاست خبری از آن نداریم.
پیام دیگر این سکوت سنگین و بهتآور به جامعه این است که شهروندان راهی جز سوختن و ساختن و کنار آمدن با این بلای خانمانسوز ندارند و به اصطلاح مردم باید بسوزند و بسازند.
*خبرنگار
زیرا برای آنان منفعتی در این نیست
پاسخ به این نظر