برای یحیی و جانسختهای سُرخش؛
ساختِ ایران
پرسپولیس با هدایت یحیی گلمحمدی و درخشش ستارههای قدیمی و جدیدش به فینال لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد.
نوید استادرحیمی*
چه کسی فکرش را میکرد؟ خوشبینترین هوادار پرسپولیس هم وقتی تیم با یک امتیاز به دوحه رفت انتظار نداشت همین تیم با بازیکنانی که انگ متوسط بهشان خورده بود بتواند یکی پس از دیگری رقبایش را شکست دهد و تا فینال آسیا پیشروی کند. اما این ماموریت غیرممکن، ممکن شد. با حضور یک ایرانی در راس کادر فنی. یک شاهکار بینظیر؛ ساخت ایران!
پرسپولیس یک امتیاز داشت از ۲ بازی. بازی با التعاون با کلی بازیکن جدید که نصف تیم را تغییر داده بود. یک برد دشوار با نتیجه یک بر صفر با درخشش لک به دست آمد. در بازی بعدی اوضاع بهتر شد و باز هم برد یک بر صفر به ارمغان آمد؛ این بار اما به حق و بدون تردید. در بازی پنجم سرخها مغلوب الدحیل شدند و کارشان به اما و اگر کشیده شد. اما این عادت پرسپولیس است که بردِ دراماتیک و به یادماندنی را از پیروزی بدون دردسر بیشتر دوست دارد. در میان استرسِ زیاد، مردان یحیی، شارجه امارات را گلباران کردند و به دور یک هشتم نهایی رسیدند؛ با سرگروهی.
در دور بعدی حریف، السد قطر بود. همان تیمی که ژاوی سرمربیاش بود و کلی ستاره داشت. یحیی با یک استراتژی جانانه تیمش را به میدان فرستاد و به درستی مچ مهندس اسپانیایی را خواباند. در یک چهارم نهایی نوبت به پاختاکور رسید. به قول کارلوس کیروش وقتی خوب باشید و خوب تلاش کنید شانس هم به سراغتان میآید. ماشاریپوف همان ابتدا اخراج شد و تیم گلمحمدی حریف چغر ازبکستانی را با ۲ گل مهاجم تازه واردش شکست داد و تا نیمهنهایی بالا رفت.
اما بازی نیمهنهایی؛ جدال با تیمی که بدون حرف و حدیث در درون زمین بالا آمده بود. السد را برده بود؛ سپاهان را برده بود؛ ۲ تیم عربستانی دیگر را هم شکست داده بود. امید اصلی گلزنی پرسپولیس ساعاتی پیش از شروع بازی محروم شد اما همهمان میدانستیم که در اینجور مواقع ما ایرانیها همدلیمان دوچندان میشود. تیم برانکو هم در سال ۲۰۱۸ با همین شیوه و با پنجرههای بسته فینالیست شده بود. یحیی هم توانست. تیمش دقایقی ۱۰ نفره هم شد در پنالتیها این بار سناریوی بازی با استقلال تکرار نشد. لک، رادو نبود و شجاعی، اوساگونا نبود. سرخپوشان راهی فینال شدند. دومین فینال در سه سال اخیر.
حالا یحیی همان جایی ایستاده که برانکو ایستاده بود. حدود ۲ ماه دیگر او باید دیدار نهایی را برگزار کند و چرا که نه؟ چرا او قهرمان نشود؟ مگر همیشه باید چشمآبیها برایمان کاری کنند. بعد از ایویچ، برانکو، کیروش و ... حالا یک ایرانی توانست کاری کند کارستان. کاری که منصور ابراهیم زاده هم روزی انجامش داده بود. یحیی ولی این فرصت را دارد تا پا را فراتر بگذارد و بعد از ۲۷ سال آن جام قهرمانی را به دست بیاورد. کاری که نه خارجیها و نه داخلیها نتوانسته بودند انجامش بدهند. دلمان بدجور برای یک قهرمانی آسیایی تنگ شده است؛ یک جام زرین که ساختِ ایران باشد.
*روزنامهنگار
چه کسی فکرش را میکرد؟ خوشبینترین هوادار پرسپولیس هم وقتی تیم با یک امتیاز به دوحه رفت انتظار نداشت همین تیم با بازیکنانی که انگ متوسط بهشان خورده بود بتواند یکی پس از دیگری رقبایش را شکست دهد و تا فینال آسیا پیشروی کند. اما این ماموریت غیرممکن، ممکن شد. با حضور یک ایرانی در راس کادر فنی. یک شاهکار بینظیر؛ ساخت ایران!
پرسپولیس یک امتیاز داشت از ۲ بازی. بازی با التعاون با کلی بازیکن جدید که نصف تیم را تغییر داده بود. یک برد دشوار با نتیجه یک بر صفر با درخشش لک به دست آمد. در بازی بعدی اوضاع بهتر شد و باز هم برد یک بر صفر به ارمغان آمد؛ این بار اما به حق و بدون تردید. در بازی پنجم سرخها مغلوب الدحیل شدند و کارشان به اما و اگر کشیده شد. اما این عادت پرسپولیس است که بردِ دراماتیک و به یادماندنی را از پیروزی بدون دردسر بیشتر دوست دارد. در میان استرسِ زیاد، مردان یحیی، شارجه امارات را گلباران کردند و به دور یک هشتم نهایی رسیدند؛ با سرگروهی.
در دور بعدی حریف، السد قطر بود. همان تیمی که ژاوی سرمربیاش بود و کلی ستاره داشت. یحیی با یک استراتژی جانانه تیمش را به میدان فرستاد و به درستی مچ مهندس اسپانیایی را خواباند. در یک چهارم نهایی نوبت به پاختاکور رسید. به قول کارلوس کیروش وقتی خوب باشید و خوب تلاش کنید شانس هم به سراغتان میآید. ماشاریپوف همان ابتدا اخراج شد و تیم گلمحمدی حریف چغر ازبکستانی را با ۲ گل مهاجم تازه واردش شکست داد و تا نیمهنهایی بالا رفت.
اما بازی نیمهنهایی؛ جدال با تیمی که بدون حرف و حدیث در درون زمین بالا آمده بود. السد را برده بود؛ سپاهان را برده بود؛ ۲ تیم عربستانی دیگر را هم شکست داده بود. امید اصلی گلزنی پرسپولیس ساعاتی پیش از شروع بازی محروم شد اما همهمان میدانستیم که در اینجور مواقع ما ایرانیها همدلیمان دوچندان میشود. تیم برانکو هم در سال ۲۰۱۸ با همین شیوه و با پنجرههای بسته فینالیست شده بود. یحیی هم توانست. تیمش دقایقی ۱۰ نفره هم شد در پنالتیها این بار سناریوی بازی با استقلال تکرار نشد. لک، رادو نبود و شجاعی، اوساگونا نبود. سرخپوشان راهی فینال شدند. دومین فینال در سه سال اخیر.
حالا یحیی همان جایی ایستاده که برانکو ایستاده بود. حدود ۲ ماه دیگر او باید دیدار نهایی را برگزار کند و چرا که نه؟ چرا او قهرمان نشود؟ مگر همیشه باید چشمآبیها برایمان کاری کنند. بعد از ایویچ، برانکو، کیروش و ... حالا یک ایرانی توانست کاری کند کارستان. کاری که منصور ابراهیم زاده هم روزی انجامش داده بود. یحیی ولی این فرصت را دارد تا پا را فراتر بگذارد و بعد از ۲۷ سال آن جام قهرمانی را به دست بیاورد. کاری که نه خارجیها و نه داخلیها نتوانسته بودند انجامش بدهند. دلمان بدجور برای یک قهرمانی آسیایی تنگ شده است؛ یک جام زرین که ساختِ ایران باشد.
*روزنامهنگار
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ساعت:10:12