حسرت، نام مستعار ماست!

مسئولان گرامی تمام توان و تلاش خود را یک کاسه کنید تا هرچه زودتر این برچسبِ نچسبِ «تنها استانی که سینما ندارد» از روی ایلام برداشته شود تا ما جوانان ایلامی سهمی ۷۰ به ۳۰ هم که شده از لذت سینما رفتن داشته باشیم.
هدی منصوری*
برای پر کردن اوقات فراغت در پایتخت، با همشهری‌های ایلامی همه به اتفاق هم به این گزینه رأی دادیم: رفتن به سینما!
بر‌اساس سلیقه‌ی جمع، از ژانر کمدی، فیلم «۷۰سی» را که این روزها بر روی پرده سینما رفته، انتخاب کردیم تا غم دلار و تورم و جیب‌های خالی را با خنده بشوریم. بلیط‌هایمان را اینترنتی تهیه کردیم و راهی سینما شدیم.
سالنی بسیار بزرگ با پرده‌ای عظیم و مجهز به سیستم‌های صوتی باکیفیت و کلی پله که هر پله را که بالا می‌رفتم یاد سالن ایلام می‌ا‌فتادم که از سرِ ناچاری جَور یک سینمای استاندارد را به دوش می‌کشید.
کیپ‌تا‌‌کیپ سالن پر بود از آدم‌هایی که دنبال خرج کردن زمانشان با شادی بودند؛ ما هم چهار دختر ایلامی بودیم که از همان‌ها به شمار می‌آمدیم.
فیلم «۷۰سی» اولین تجربه‌ی کارگردانی «بهرام افشاری» با بازی نابِ «هوتن شکیبا» روی پرده سینما شروع به اکران کرد.
کاری به ارزیابی و نقد فیلم از دید اهالی سینما ندارم اما به‌عنوان بیننده فیلم طوری بود که هر لحظه خنده بر روی لب مخاطبان نقش می‌بست. آنچنان از تماشای فیلم غرق شادی و خنده بودم که فضای ذهنی‌ام طوری شکل گرفته بود که فراموش کردم با دوستانم در شهر دیگری هستم!
یک آن که به خودم آمدم، دیدم؛ روحم ناک‌اَوت شده!!!
حالت بوکسوری را داشتم که در اثر برخورد مشت‌های حریف به زمین افتاده بود، شمارش داور تا ۱۰ هم، تمام شده بود و نتوانسته بود برخیزد!
روحم با خاک یکسان شد؛ برای عنوانِ «تنها استانی که سینما ندارد»!
برای جوانانی که حتی از لذت معمولیِ سینما رفتن محروم هستند!
برای محرومیت از لحظاتی که می‌شد با فرار رو به جلوی ذهنمان، از میان آوارِ نرسیدن‌ها دور شد!
برای محرومیت از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین ابزار فرهنگی و هنر هفتم که ترکیبی است از تمام هنرهای پیش از خود!
در شاهنامه فردوسی به انواعی از شکنجه‌های عجیب و زجرآور هم‌چون: سوراخ کردن کتف، گذراندن طناب از شانه اسیران، بریدن دست و پای، کندن پوست، بستن به دم اسب و دفن کردن در چاله به شکل وارونه، برمیخوریم.
آن لحظه، لمس این همه محرومیت و نبودن‌ها سخت‌تر و دردناک‌تر از این شکنجه‌های اساطیری بر روحم گذشت، چرا که استانم در جایگاهِ دومِ منابع نفت و جایگاهِ سومِ منابع گاز کشور است و بنابر اسناد تاریخی نیز دارای پیشینه فراوانی است که در هویت تاریخی‌اش بخشی از کشور «عیلام باستان» بوده و هیچگاه از فرهنگ و هنر دور نبوده است؛ گواهش در زمان کنونی هم معرفیِ دو سوپراستار مطرح به سینمای ایران است: «نوید محمدزاده» و «علی شادمان».
مسئولان گرامی تمام توان و تلاش خود را یک کاسه کنید تا هرچه زودتر این برچسبِ نچسبِ «تنها استانی که سینما ندارد» از روی ایلام برداشته شود تا ما جوانان ایلامی سهمی ۷۰ به ۳۰ هم که شده از لذت سینما رفتن داشته باشیم.
به قول بهروز وثوقی «ما اونجوری که دلمون می‌خواست زندگی نکردیم؛ اونجوری زندگی کردیم که مجبور بودیم».
*فعال رسانه‌ای
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ ساعت:02:37
نظرات ارسال نظر