نغمهی دلانگیز نیایش به درگاه عشق
نماز، هنر است. هنری که در آن روح و جسم با هم همآوازی میکنند. هر رکعت، هر سجده، گویا قطعهای از یک سمفونی الهی است که انسان را به اوجهای معنوی میبرد
فردین حسینی*
نماز ریسمانی است که بنده را به خدایش متصل میکند. نماز گره خوردن محدود با بی نهایت، مخلوق با خالق و ذره با دریاست. هر چه این گره محکمتر باشد، هیچ شیطانی قادر به گشودن آن نمیشود. آری! نماز یعنی پیوستگی و نگسستن و هیچ کس بهتر از وجود نامحدود خدا نمیتواند قواعد این پیوستگی باشکوه را تعیین کند.
این خداست که میگوید بنده اش چه وقت و با چه حس و حال و چگونه رو به روی او بایستد و چه بگوید تا رابطه اش را با خدا محکمتر کند. تا خدا هم دست در دست بنده خود بنهد و او را با وجود بی نهایت خود پیوند دهد.
وقتی آن هنگام باشکوه فرا میرسد، سرودی دل نشین از سر هر گلدسته شنیده میشود: …حی علی الصلوه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل… خدا در این هنگام به بنده اش میگوید: نماز را برای شما مایه رستگاری قرار دادم و بهترین کاری که شما میتوانید بکنید تا مرا به دست آورید، آن است که اکنون به سوی من بشتابید؛ زیرا آغوش خود را باز کرده ام تا بهترین بندگانم را به سوی خود فرابخوانم. بیایید و در بهترین مکانی که آن را دوست دارم قرار گیرید و با پاکیزهترین لباسهای خود و با آراستهترین حالتتان در مقابل من بایستید؛ زیرا این حالت فروتنانه شما را دوست میدارم. دوست دارم رو به رویم بایستید و دستانتان را نزدیک گوش خود بگیرید و آن چنان دست خود را به سمت پشت تکان دهید که گویی تمام آلودگیهای جهان مادی را از وجود خود میتکانید و هر چیزی غیر از مرا پشت سر میگذارید. میآیید تا با من، که خدای شما هستم، عهدی ببندید و بگویید: «وجودم، خانواده ام، قلبم و آنچه دارم و آنچه ندارم از آن توست و هیچ چیزی غیر از تو نمیخواهم.» آن وقت من، که خدای شما هستم، شما بندگانم را در آغوش میگیرم و از هر چه دنیا و در غیر دنیاست، بی نیازتان میسازم.
زیباترین حالت بندگان در حال رکوع و سجود است. آن گاه که در کمال خضوع و خشوع سر بر خاک میسایند و اعتراف میکنند خدایی که هیچ موجودی بالاتر و بلند مرتبهتر از او نیست، پاک و مقدس و بری از هرگونه آلودگیها و زشتیهاست. او پاکترین است و ارزش آن را دارد که در مقابلش به خاک بیفتیم.
شهادت بر پاکی او در تمامی حالات نماز ممکن است: در رکوع، در سجود، آن گاه که بنده تسبیحات اربعه را بر زبان جاری میسازد و حتی پس از نماز. بله! پس از نماز. حالا که زیباترین پیوند معنوی میان بنده و خدای او برقرار شده، او هنوز از اظهار بندگی خود نسبت به خدا دل نمیکند و دوست دارد بارها و بارها اعتراف کند که خدا بزرگ است و تنها باید او را شکر گفت. زیرا او پاکترین است. پیوستگی بنده با خدایش، تا وقتی که زنده است، ادامه مییابد؛ زیرا از وقتی پا به این دنیا گذاشته، فراموش نکرده است که او قرار بوده از میان تمام جاذبههای دنیوی خدایش را برگزیند و به او اعلام کند که تمام سرگرمیهای این دنیا به اندازه لحظهای قرار گرفتن در مقابل او قدر و ارزش ندارد و خدا از همه ارزشمندتر است: الله اکبر.
*خبرنگار
نماز ریسمانی است که بنده را به خدایش متصل میکند. نماز گره خوردن محدود با بی نهایت، مخلوق با خالق و ذره با دریاست. هر چه این گره محکمتر باشد، هیچ شیطانی قادر به گشودن آن نمیشود. آری! نماز یعنی پیوستگی و نگسستن و هیچ کس بهتر از وجود نامحدود خدا نمیتواند قواعد این پیوستگی باشکوه را تعیین کند.
این خداست که میگوید بنده اش چه وقت و با چه حس و حال و چگونه رو به روی او بایستد و چه بگوید تا رابطه اش را با خدا محکمتر کند. تا خدا هم دست در دست بنده خود بنهد و او را با وجود بی نهایت خود پیوند دهد.
وقتی آن هنگام باشکوه فرا میرسد، سرودی دل نشین از سر هر گلدسته شنیده میشود: …حی علی الصلوه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل… خدا در این هنگام به بنده اش میگوید: نماز را برای شما مایه رستگاری قرار دادم و بهترین کاری که شما میتوانید بکنید تا مرا به دست آورید، آن است که اکنون به سوی من بشتابید؛ زیرا آغوش خود را باز کرده ام تا بهترین بندگانم را به سوی خود فرابخوانم. بیایید و در بهترین مکانی که آن را دوست دارم قرار گیرید و با پاکیزهترین لباسهای خود و با آراستهترین حالتتان در مقابل من بایستید؛ زیرا این حالت فروتنانه شما را دوست میدارم. دوست دارم رو به رویم بایستید و دستانتان را نزدیک گوش خود بگیرید و آن چنان دست خود را به سمت پشت تکان دهید که گویی تمام آلودگیهای جهان مادی را از وجود خود میتکانید و هر چیزی غیر از مرا پشت سر میگذارید. میآیید تا با من، که خدای شما هستم، عهدی ببندید و بگویید: «وجودم، خانواده ام، قلبم و آنچه دارم و آنچه ندارم از آن توست و هیچ چیزی غیر از تو نمیخواهم.» آن وقت من، که خدای شما هستم، شما بندگانم را در آغوش میگیرم و از هر چه دنیا و در غیر دنیاست، بی نیازتان میسازم.
زیباترین حالت بندگان در حال رکوع و سجود است. آن گاه که در کمال خضوع و خشوع سر بر خاک میسایند و اعتراف میکنند خدایی که هیچ موجودی بالاتر و بلند مرتبهتر از او نیست، پاک و مقدس و بری از هرگونه آلودگیها و زشتیهاست. او پاکترین است و ارزش آن را دارد که در مقابلش به خاک بیفتیم.
شهادت بر پاکی او در تمامی حالات نماز ممکن است: در رکوع، در سجود، آن گاه که بنده تسبیحات اربعه را بر زبان جاری میسازد و حتی پس از نماز. بله! پس از نماز. حالا که زیباترین پیوند معنوی میان بنده و خدای او برقرار شده، او هنوز از اظهار بندگی خود نسبت به خدا دل نمیکند و دوست دارد بارها و بارها اعتراف کند که خدا بزرگ است و تنها باید او را شکر گفت. زیرا او پاکترین است. پیوستگی بنده با خدایش، تا وقتی که زنده است، ادامه مییابد؛ زیرا از وقتی پا به این دنیا گذاشته، فراموش نکرده است که او قرار بوده از میان تمام جاذبههای دنیوی خدایش را برگزیند و به او اعلام کند که تمام سرگرمیهای این دنیا به اندازه لحظهای قرار گرفتن در مقابل او قدر و ارزش ندارد و خدا از همه ارزشمندتر است: الله اکبر.
*خبرنگار
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ ساعت:07:46