بازگشت به گذشته، شکستی بزرگ
هرچند اصلاحات اقتصادی در گذشته لازم بود ولی ما به نوآوریهایی در اداره جامعه و کشور نیاز داریم. واقعیت آن است که روشهای اصلاحی دولتهای گذشته در اقتصاد نمیتواند آینده را بسازد و در گذشته هم نشان داده که نتوانسته است انتظارات ملت را برآورده سازد
دکتر موسی میرزائی*
ملت ایران همیشه در سختیها هوشیارتر میشود و این هوشیاری باعث میشود تا از تمامی تواناییها و فضایل خود بهره برده و دست به کارهای معجزهآسایی بزند که از نمونههای آن میتوان به انقلاب و دفاع مقدس اشاره کرد. البته پس از پیروزی، ایستادگی فوقالعادهای از خود بروز میدهد و دستاوردهای بیداری خود را حفظ میکند و این را میتوان تثبیت هدف نیز نامگذاری کرد.
باید گفت که بیداری ملت ایران دومرحله ای است. مرحله اول آن مرحله اصلاحی و مرحله دوم هم مرحله انقلابی است. در مرحله اول، ملت ایران با رویکرد اصلاحی اقداماتی را انجام میدهد که جنبه محافظهکارانه دارد و مرحله دوم هم که معمولاً از روی برآورده نشدن اهداف و انتظارات ملت ایران به وجود میآید رویکردی انقلابی است.
در این مرحله ملت ایران دست به اقدامات انقلابی بزرگی میزند. در مرحله بیداری، ملت ایران را میتوان به پرتاب موشک تشبیه کرد. هنگام شلیک موشک ابتدا خرج پرتاب موشک آتش میگیرد و هنگامی که به سقف معینی میرسد خرج دوم موشک که خرج ثانویه نام دارد عمل میکند و موشک را به پرواز درمیآورد و بعضاً هزاران کیلومتر موشک را به سوی هدف میبرد.
بیداری اول
ملت ایران قصد اصلاح نظام شاهنشاهی را در وقایع مشروطه و ملی شدن نفت و حتی پانزده خرداد داشت اما وقتی نتیجه نگرفت مدتی سکوت کرد ولی زمانی که در اثر اوج استبداد نظام شاهنشاهی و وابستگی به خارج و اهانت به امام بیدار شد هرچه از او خواستند که به همان پیشنهادهای زمان مشروطه رضایت بدهد و شورای سلطنت را بپذیرد، با رهبری امام زیر بار نرفت و انقلاب را نه تنها با شعارهای آزادی و استقلال، بلکه با شعار براندازی نظام شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی ادامه داد.
اگر شاه در زمان ملی شدن نفت و یا پانزده خرداد به شعارهای مردم گوش میداد و نظر رهبران ملت ایران را میشنید شاید هیچگاه نظام شاهنشاهی از بین نمیرفت.
بیداری دوم
در دوران دفاع مقدس هم زمانی که عراق به ایران حمله کرد و بخشهایی از پنج استان ایران را اشغال کرد ملت ایران به خود آمد و شروع به ایستادگی کرد. در سال اول دفاع مقدس ابتدا ملت ایران به انتظار شعارهای بنیصدر و امثال او نشست، به وعده های هیئتهای صلح گوش فرا داد ولی یک سال از جنگ گذشت اما در داخل حتی یک تپه هم آزاد نشد و از خارج نیز به غیر از پیشنهاد آتشبس هیچ دستاوردی برای ملت ایران به بار نیاورد.
ملت ایران دوباره بیدار شد و نه تنها صدام را از ایران بیرون کرد بلکه بدون اتکا به کشورهای خارجی، قدرت دفاعی بزرگی را شکل داد. امروزه ایران یکی از ده کشور اول دنیا در بُعد سیاسی و دفاعی و امنیتی است.
اگر دنیا حرفهای حق ایران را گوش میداد و صدام را تنبیه میکرد هیچگاه جنگ هشت سال طول نمیکشید و نفوذ ایران در سراسر منطقه گسترش نمییافت و ایران هم به قدرت دفاعی اول منطقه تبدیل نمیشد.
بیداری سوم
در طی سالهای پس از انقلاب، ملت ایران و دولتهای آن با هدف رونق اقتصادی در داخل به تلاشهایی دست زدند و در خارج هم به تعامل با اقتصاد جهانی و مخصوصاً اقتصاد غرب پرداختند. وعدههای ارتباط با غرب و پیروی کردن از الگوهای اقتصادی آنها و ورود فناوری غربی و پیوستن به سازمان تجارت جهانی را از گروههای مختلف شنیدند و به آنها گوش دادند ولی به نتیجهای نرسیدند.
غربیها مشی اعتدالی ایران را با درشتگویی پاسخ دادند، توقف فعالیتهای هستهای را قدر نشناختند و نهایتاً زیادهخواهیهای غرب و تکبر و غرور آنها به اعمال تحریمهای اقتصادی ناجوانمردانهای علیه ملت ایران منجر شد.
در چنین شرایطی خرج دوم موشک ملت ایران باید روشن شود و با انرژی پرواز، نه تنها تحریمها را خنثی کند بلکه از آنها فرصتی تاریخی بسازد و برای بار سوم در چهار دهه اخیر، آنها را متوجه عظمت روح و فضایل خود بگرداند. در چنین شرایطی ضرورت جهاد اقتصادی بیش از پیش احساس میشود.
با وجود اینکه دولتهای ایران طی چند دهه در سیاست خارجی و تعامل با خارج و در ابعاد داخلی و فرهنگی تغییراتی دادند اما غرب به انتظارات ایران پاسخ نداد. یعنی تکنولوژی و دانش فنی مهمی به کشور وارد نشد. سرمایهگذاری خارجی به کشور سرازیر نشد و علاوه بر آن ایران را هم در تعاملات بینالمللی دخالت نمیدادند.
در سالهای اخیر هم رویارویی تازهای را با ایران آغاز کردهاند. امروزه غرب با تحریمهای اقتصادی میخواهد پیشرفت ما را به گروگان بگیرد تا ما آینده نظام و روابط خود را در منطقه و نفوذ کشور را با آنها معامله کنیم، درست مشابه حمله عراق به ایران که در آنجا سرزمینهای ما را گرفتند تا ایران استقلال خود را در مقابل آزادسازی سرزمینهایش با آنها معامله کند.
حال در مقابل این رویارویی تازه غرب چه باید کرد؟ هرچند اصلاحات اقتصادی در گذشته لازم بود ولی ما به نوآوریهایی در اداره جامعه و کشور نیاز داریم. واقعیت آن است که روشهای اصلاحی دولتهای گذشته در اقتصاد نمیتواند آینده را بسازد و در گذشته هم نشان داده که نتوانسته است انتظارات ملت را برآورده سازد.
بازگشت به گذشته شکستی بزرگ است هرچند بازگشت به انقلاب نجات ملّی است.
*عضو هیئت مدیره سازمان نظام پزشکی استان ایلام
ملت ایران همیشه در سختیها هوشیارتر میشود و این هوشیاری باعث میشود تا از تمامی تواناییها و فضایل خود بهره برده و دست به کارهای معجزهآسایی بزند که از نمونههای آن میتوان به انقلاب و دفاع مقدس اشاره کرد. البته پس از پیروزی، ایستادگی فوقالعادهای از خود بروز میدهد و دستاوردهای بیداری خود را حفظ میکند و این را میتوان تثبیت هدف نیز نامگذاری کرد.
باید گفت که بیداری ملت ایران دومرحله ای است. مرحله اول آن مرحله اصلاحی و مرحله دوم هم مرحله انقلابی است. در مرحله اول، ملت ایران با رویکرد اصلاحی اقداماتی را انجام میدهد که جنبه محافظهکارانه دارد و مرحله دوم هم که معمولاً از روی برآورده نشدن اهداف و انتظارات ملت ایران به وجود میآید رویکردی انقلابی است.
در این مرحله ملت ایران دست به اقدامات انقلابی بزرگی میزند. در مرحله بیداری، ملت ایران را میتوان به پرتاب موشک تشبیه کرد. هنگام شلیک موشک ابتدا خرج پرتاب موشک آتش میگیرد و هنگامی که به سقف معینی میرسد خرج دوم موشک که خرج ثانویه نام دارد عمل میکند و موشک را به پرواز درمیآورد و بعضاً هزاران کیلومتر موشک را به سوی هدف میبرد.
بیداری اول
ملت ایران قصد اصلاح نظام شاهنشاهی را در وقایع مشروطه و ملی شدن نفت و حتی پانزده خرداد داشت اما وقتی نتیجه نگرفت مدتی سکوت کرد ولی زمانی که در اثر اوج استبداد نظام شاهنشاهی و وابستگی به خارج و اهانت به امام بیدار شد هرچه از او خواستند که به همان پیشنهادهای زمان مشروطه رضایت بدهد و شورای سلطنت را بپذیرد، با رهبری امام زیر بار نرفت و انقلاب را نه تنها با شعارهای آزادی و استقلال، بلکه با شعار براندازی نظام شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی ادامه داد.
اگر شاه در زمان ملی شدن نفت و یا پانزده خرداد به شعارهای مردم گوش میداد و نظر رهبران ملت ایران را میشنید شاید هیچگاه نظام شاهنشاهی از بین نمیرفت.
بیداری دوم
در دوران دفاع مقدس هم زمانی که عراق به ایران حمله کرد و بخشهایی از پنج استان ایران را اشغال کرد ملت ایران به خود آمد و شروع به ایستادگی کرد. در سال اول دفاع مقدس ابتدا ملت ایران به انتظار شعارهای بنیصدر و امثال او نشست، به وعده های هیئتهای صلح گوش فرا داد ولی یک سال از جنگ گذشت اما در داخل حتی یک تپه هم آزاد نشد و از خارج نیز به غیر از پیشنهاد آتشبس هیچ دستاوردی برای ملت ایران به بار نیاورد.
ملت ایران دوباره بیدار شد و نه تنها صدام را از ایران بیرون کرد بلکه بدون اتکا به کشورهای خارجی، قدرت دفاعی بزرگی را شکل داد. امروزه ایران یکی از ده کشور اول دنیا در بُعد سیاسی و دفاعی و امنیتی است.
اگر دنیا حرفهای حق ایران را گوش میداد و صدام را تنبیه میکرد هیچگاه جنگ هشت سال طول نمیکشید و نفوذ ایران در سراسر منطقه گسترش نمییافت و ایران هم به قدرت دفاعی اول منطقه تبدیل نمیشد.
بیداری سوم
در طی سالهای پس از انقلاب، ملت ایران و دولتهای آن با هدف رونق اقتصادی در داخل به تلاشهایی دست زدند و در خارج هم به تعامل با اقتصاد جهانی و مخصوصاً اقتصاد غرب پرداختند. وعدههای ارتباط با غرب و پیروی کردن از الگوهای اقتصادی آنها و ورود فناوری غربی و پیوستن به سازمان تجارت جهانی را از گروههای مختلف شنیدند و به آنها گوش دادند ولی به نتیجهای نرسیدند.
غربیها مشی اعتدالی ایران را با درشتگویی پاسخ دادند، توقف فعالیتهای هستهای را قدر نشناختند و نهایتاً زیادهخواهیهای غرب و تکبر و غرور آنها به اعمال تحریمهای اقتصادی ناجوانمردانهای علیه ملت ایران منجر شد.
در چنین شرایطی خرج دوم موشک ملت ایران باید روشن شود و با انرژی پرواز، نه تنها تحریمها را خنثی کند بلکه از آنها فرصتی تاریخی بسازد و برای بار سوم در چهار دهه اخیر، آنها را متوجه عظمت روح و فضایل خود بگرداند. در چنین شرایطی ضرورت جهاد اقتصادی بیش از پیش احساس میشود.
با وجود اینکه دولتهای ایران طی چند دهه در سیاست خارجی و تعامل با خارج و در ابعاد داخلی و فرهنگی تغییراتی دادند اما غرب به انتظارات ایران پاسخ نداد. یعنی تکنولوژی و دانش فنی مهمی به کشور وارد نشد. سرمایهگذاری خارجی به کشور سرازیر نشد و علاوه بر آن ایران را هم در تعاملات بینالمللی دخالت نمیدادند.
در سالهای اخیر هم رویارویی تازهای را با ایران آغاز کردهاند. امروزه غرب با تحریمهای اقتصادی میخواهد پیشرفت ما را به گروگان بگیرد تا ما آینده نظام و روابط خود را در منطقه و نفوذ کشور را با آنها معامله کنیم، درست مشابه حمله عراق به ایران که در آنجا سرزمینهای ما را گرفتند تا ایران استقلال خود را در مقابل آزادسازی سرزمینهایش با آنها معامله کند.
حال در مقابل این رویارویی تازه غرب چه باید کرد؟ هرچند اصلاحات اقتصادی در گذشته لازم بود ولی ما به نوآوریهایی در اداره جامعه و کشور نیاز داریم. واقعیت آن است که روشهای اصلاحی دولتهای گذشته در اقتصاد نمیتواند آینده را بسازد و در گذشته هم نشان داده که نتوانسته است انتظارات ملت را برآورده سازد.
بازگشت به گذشته شکستی بزرگ است هرچند بازگشت به انقلاب نجات ملّی است.
*عضو هیئت مدیره سازمان نظام پزشکی استان ایلام
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ ساعت:10:39